استثابهلغتنامه دهخدااستثابه . [ اِ ت ِ ب َ ] (ع مص ) پاداش خواستن از. (منتهی الارب ). ثواب و پاداش خواستن . پاداش نیک خواستن . || پس خواستن مال داده . مال خواستن از کسی که مالی داد
استتابهلغتنامه دهخدااستتابه . [ اِ ت ِ تا ب َ ] (ع مص ) توبه خواستن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). توبه خواستن از کسی . (منتهی الارب ). توبه کردن خواستن . توبه خواستن از گناه .
استثارهلغتنامه دهخدااستثاره . [ اِ ت ِ رَ ] (ع مص ) استثارت . برانگیختن . (از منتهی الارب ): و چون قوت و شوکت آن جماعت را با خویش می اندیشید و استثارت فتنی که پیش از این صادر شده ا
استرابهلغتنامه دهخدااسترابه . [ اِ ت ِ ب َ ] (ع مص ) استرابت . دیدن در کاری که درشک افکند. (منتهی الارب ). از کسی اثر یافتن که ترا به گمان افکند در کار او. (زوزنی ). خبر یافتن از ک
استنابهواژهنامه آزاد(حقوقی) عمل حقوقی که بموجب آن یک شخص (اعم از حقیقی یا حقوقی) شخص دیگری را نائب خود قرار می دهد .
استطابهفرهنگ انتشارات معین(اِ تِ بِ یا بَ) [ ع . استطابة ] (مص م . ) 1 - پاکیزگی خواستن ، پاکی جستن . 2 - پاک یافتن ، پاکیزه دانستن .