اسلهماملغتنامه دهخدااسلهمام . [ اِ ل ِ ] (ع مص ) برگشتن رنگ و گونه . گونه برگشتن . تغیر لون . بگردیدن رنگ : اسلهم َّ لونه ؛ تغییر یافت گونه ٔ وی . (منتهی الارب ). || متغیر شدن .
استهماملغتنامه دهخدااستهمام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اندوهگین شدن . || رنج بردن در کار قوم . (منتهی الارب ). رنج دیدن برای کار قوم .
ادلهماملغتنامه دهخداادلهمام . [ اِ ل ِ ] (ع مص ) کلان سال شدن . پیر شدن . || ادلهمام ظلام ؛ کثیف و بسیار سیاه شدن ظلام . سخت تاریک شدن . (زوزنی ). تاریک شدن شب . تاریکی شب .
اصلهماملغتنامه دهخدااصلهمام . [ اِ ل ِ ] (ع مص ) سخت و استوار گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صلابة. (قطر المحیط) (اقرب الموارد).