برش رسیدهmature cutting/ harvesting cutting/ hravest cuttingواژههای مصوب فرهنگستانقطع و برداشت درختان قابلفروش یا رسیده در برش میانی یا نهایی
اقیشرلغتنامه دهخدااقیشر. [ اُ ق َ ش ِ ] (ع اِ مصغر) مصغر اقشر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به اقشر شود.
اقیشلغتنامه دهخدااقیش . [ اُق ْ ی َ ] (ع اِ) شتران غیرنجیب که از هر چیز میگریزند و بدانها در نفرت و وحشت مثل می زنند. (ناظم الاطباء).
اقیرلغتنامه دهخدااقیر. [ اَق ْ ی َ ] (ع ن تف ) تلخ تر: هذا اقیر منه ؛ این تلخ تر است از آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
اقشرلغتنامه دهخدااقشر. [ اَ ش َ ] (ع ص ) برکنده پوست هرچه باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || مردپوست رفته بینی از گرما و سخت سرخ . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم ال
مواقیرلغتنامه دهخدامواقیر. [ م َ ] (ع اِ) ج ِ میقار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به میقار شود.