ادگرلغتنامه دهخداادگر. [ اَ گ َ ] (اِ)پیمانه . || مشابهت . || قیاس . این کلمه و معانی آن تماماً مجعول و مصنوع مینماید.
جادوگرلغتنامه دهخداجادوگر. [ گ َ ] (ص مرکب ) ساحر. جادو. آنکه جادوئی کند. افسونگر. مُعَقّد. عاضِه . عاضِهَة (مؤنث ). فاجِر. طاغوت . (منتهی الارب ). و صاحب آنندراج آرد: جادوگر به
جادوگرگویش اصفهانی تکیه ای: ǰâdügar طاری: rammâl طامه ای: ǰâdugar طرقی: ǰâdügar کشه ای: ǰâdugar نطنزی: ǰâdugar