انیسیانلغتنامه دهخداانیسیان . [ اُ ن َ ] (ع اِ) مصغر انسان . (ناظم الاطباء).مصغر انسان است بزیاده ٔ «یا» بعد از «سین » برخلاف قیاس و بعضی گفته اند اصل انسان ، انسیان بوده که بجهت ت
انسیانلغتنامه دهخداانسیان .[ اَ ن َ ] (اِخ ) طایفه ای از مردم قزوین که بنا بقول حمداﷲ مستوفی اصلشان از نسل انس بن مالک بوده است . (تاریخ گزیده چ لندن ص 847) (از سعدی تا جامی ص 113
انیسانلغتنامه دهخداانیسان . [ اَ ] (اِ) تمسخر. استهزاء. مسخرگی . بذله . || دروغ . (ناظم الاطباء). کذب و دروغ . (برهان ). سخن دروغ و کذب . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). || افسانه
مکانیسینلغتنامه دهخدامکانیسین . [ م ِ یَن ْ ] (فرانسوی ، ص ،اِ) مأخوذ از فرانسه . متخصص در امور فنی ماشین . تعمیر کننده و سازنده و منظم کننده ٔ ماشین و دستگاههای فنی .