ارتیابلغتنامه دهخداارتیاب . [ اِ] (ع مص ) شک کردن . (منتهی الارب ). بشک شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). در شک افتادن . (غیاث اللغات ). بشک افتادن . گمان داشتن . (زمخشری ). شک
ارتیابیهلغتنامه دهخداارتیابیه . [ اِ بی ی َ / ی ِ ] (از ع ، ص نسبی ) (طریقه ٔ...) شکاکین . مرتابین . مریبین . اصحاب المانعة. مقابل قشریین و ظاهریان از نظر عرفا و متصوفه . || عقیده ا
اشتیابلغتنامه دهخدااشتیاب . [ اِ ] (ع مص ) آمیخته شدن . انشیاب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
اغتیابلغتنامه دهخدااغتیاب . [ اِ ] (ع مص )در غیبت افتادن و در بد گفتن کسی شدن سپس وی . (منتهی الارب ). در غیبت افتادن و در غیاب کسی بد گفتن . و غیبت کردن خواه از نیکوئی گویند یا ا