اقتصاد پنهانhidden economy, black economy, underground economy, parallel economy shadow economy, informal economyواژههای مصوب فرهنگستانفعالیتهای اقتصادی شامل فعالیتهای اقتصادی غیررسمی یا فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی که در آمارهای رسمی منعکس نمیشوند
برفپاککن پنهانhidden wiper, hideaway wiperواژههای مصوب فرهنگستانبرفپاککنی که در حالت غیرفعال در جایی قرار میگیرد که دیده نمیشود
تعریف نهفتهhidden definitionواژههای مصوب فرهنگستانتعریفی از یک اصطلاح که در درون تعریف اصطلاح دیگری گنجانده شود، در حالی که نیازمند مدخلی جداگانه باشد
پنهاندیکشنری فارسی به انگلیسیarcane, blind, close , covert, dark, doggo, hidden, latent, occult, secluded, secret, slinky, snug, stealthy, subterranean, veiled
مخفیدیکشنری فارسی به انگلیسیconfidential, covert, dark, hidden, occult, secret, slinky, snug, stealthy, subterranean, surreptitious, undercover, underground
نهاندیکشنری فارسی به انگلیسیcovert, crypto-, dark, hidden, inmost, inner, masked, occult, private, secret, stealthy, subterranean, ulterior, underground, veiled
سوگ نامتعارفdisenfranchised griefواژههای مصوب فرهنگستانسوگی که جامعه یا بخشهایی از آن انتظار آن را ندارد یا حتی اجازۀ ابراز آن را نمیدهد متـ . سوگ نهان hidden grief
وبِ عمیقdeep web, undernet, invisible webواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعات و دادههای اینترنتی که خواسته یا ناخواسته از دید موتورهای جستجو مخفی و غیرقابل دسترسی است متـ . نهانوب hidden web ژرفنِت deepnet