اباملغتنامه دهخداابام . [ اُ ] (اِخ ) اُبام و اُبَیِّم ، نام دو راه کوهستانی است به نخله ٔ یمانیه و میان آن دو کوهی است که به یک ساکت پیمایند.
ابامحمدلغتنامه دهخداابامحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) نام مهتر آدم علیه السلام بود آنگاه که در بهشت بود. (بنقل مؤیدالفضلا از رساله ٔ حسین شاهی ). و بر اساسی نیست .
أبدي حباً (أو إعجاباً) مُفرَطاًدیکشنری عربی به فارسیاظهار محبت (علاقه) شديدکرد , ابراز شيفتگي کرد , ابراز خرسندي (خشنودي) کرد