شیشۀ جلوی گرمشوheated windshield, heated windscreenواژههای مصوب فرهنگستانشیشۀ جلوی مجهز به گرمکننده برای بخارزدایی و یخزدایی از روی سطح آن
شیشۀ عقب گرمشوheated rear windowواژههای مصوب فرهنگستانشیشۀ عقب مجهز به گرمکننده برای بخارزدایی و یخزدایی از روی سطح آن
پرجوش و خروشدیکشنری فارسی به انگلیسیeffervescent, furious, heated, hectic, hotblooded, lively, vibrant
گرمدیکشنری فارسی به انگلیسیchummy, hearty, heated, hot, mellow, neighborly, rapturous, scruff, snug, sociable, summery, warm