heatدیکشنری انگلیسی به فارسیحرارت، گرما، گرمی، تندی، اشتیاق، نوبت، وهله، تحریک جنسی زنان، طلب شدن جانور، گرم کردن، بهیجان امدن، بر انگیختن
گرماheatواژههای مصوب فرهنگستاننوعی انرژی مربوط به حرکت اتمها یا مولکولها که ازطریق رسانش و همرَفت و تابش قابل انتقال است