تبادلگر گرمای هوابههواair-to-air heat exchangerواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای در سامانة خنکساز هواگرد که هوای داغ را پیش از ورود به اتاقک با استفاده از هوای بیرون خنک میکند
heartدیکشنری انگلیسی به فارسیقلب، دل، مرکز، جوهر، ضمیر، رشادت، دل و جرات، مغز درخت، لب کلام، جرات دادن، تشجیع کردن
بی رودربایستیدیکشنری فارسی به انگلیسیcasual, explicit, familiar, foursquare, frankly, heart-to-heart, plain-spoken, unceremonious, unreserved, candid