ازلیماملغتنامه دهخداازلیمام . [ اِ ] (ع مص ) ازلئمام . زود برگشتن . (منتهی الارب ). || کوچ کردن . || بر پای شدن چیزی . || بلند برآمدن روز. (منتهی الارب ).- ازلیمام ضُحی ؛ بلند برآ
ادلیماملغتنامه دهخداادلیمام . [ اِ ] (ع مص ) سخت سیاه شدن . (منتهی الارب ). سیاه شدن آدمی و خر. (تاج المصادربیهقی ). || ادلیمام لیل ؛ تاریک شدن شب .
ازریماملغتنامه دهخداازریمام . [ اِ ] (ع مص ) ازرئمام . زاده شدن بچه . || ترنجیده شدن و گرفته شدن . || منقطع شدن گمیز و بازایستادن آن . (منتهی الارب ).
جیفان الیمامةلغتنامه دهخداجیفان الیمامة. [ نُل ْ ی َ م َ ](اِخ ) نام پنج موضع است : جائف الصوت ، جائف السقطه ، جائف الرخیل ، جائف الوبیلی و جائف الشجر. (منتهی الارب ).
صحیرات الیماملغتنامه دهخداصحیرات الیمام . [ ص ُ ح َ تُل ْ ی َ ] (اِخ ) نام جائی است . (منتهی الارب ). رجوع به صخیرات و صخیرات الثمام شود.
رحمان الیمامةلغتنامه دهخدارحمان الیمامة. [ رَ نُل ْ ی َ م َ ] (اِخ ) مسیلمه ٔ کذاب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به مسیلمه ٔ کذاب شود.