اشپشلغتنامه دهخدااشپش . [ اِ پ ِ ] (اِ) اشپشه . کرمی که در غله و پشمینه افتد و تباه کند. کرمکی است خرد که در تابستان لباس پشمینه را ضایع کند و در جو و گندم نیز باشد. (انجمن آرای
اشپشهلغتنامه دهخدااشپشه . [ اِ پ ِ ش َ / ش ِ ] (اِ) اشپش . رجوع به اشپش شود : آنکه در انبار ماند و صرفه کرداشپشه و موش حوادث پاک خورد.مولوی .