سیم شمعspark plug wire, ignition cable, spark plug lead, ignition lead, plug lead, high-tension ignition cable, spark plug HT cableواژههای مصوب فرهنگستانسیمی که جریان پرفشار برق را از تقسیمگر به سرشمعها میرساند
رانَکsegway, segway PT, segway HTواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ نقلیۀ فردی که دارای دو چرخ، یک اهرم و یک سامانۀ حفظ تعادل است و با نیروی الکتریسیته حرکت میکند
جأفلغتنامه دهخداجأف . [ ج َءْف ْ ] (ع مص ) بر زمین افکندن . || ترسانیدن . || برکندن درخت را از بن . (منتهی الارب ).
اوفلغتنامه دهخدااوف . (اِ صوت ) علامت اظهار درد است خاصه در سوختگی و خلیدن خار یا سوزن و امثال آن بر تن . (یادداشت مؤلف ). اُخ . اُف .
اوفلغتنامه دهخدااوف . [ اَ ] (ع مص ) آفت رسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). زحمت و آفت رسیدن . (آنندراج ).