لسینفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهفصیح؛ زبانآور: ◻︎ تا سلیمان لسین معنوی / درنیاید، برنخیزد این دوی (مولوی: ۳۳۱).
لسینگلغتنامه دهخدالسینگ . [ ل ِ ] (اِخ ) گتلد افرائیم . نویسنده ٔ آلمانی . مولد کامنتس (ساکس ) (1729 - 1781 م .).
گلسینواژهنامه آزادنور ماه چیز پوچ و بی ارزش و پست. (به تپاله گوسفند که در دنبه میچسبد و همراه با شن و ماسه خشک است . در زبان محلی خراسانی به گله گوسفند گویند همراه با سنگ و ش
مجلسینلغتنامه دهخدامجلسین . [ م َ ل ِ س َ / س ِ ] (ع اِ) تثنیه ٔ مجلس . دو مجلس . || (اِخ ) مجلس شورای ملی و مجلس سنا. رجوع به مجلس شورای ملی و مجلس سنا شود.