grantدیکشنری انگلیسی به فارسیاعطا کردن، عطا، کمک هزینه تحصیلی، امتیاز، اهداء، بخشش، اجازه واگذاری رسمی، حقوق بگیر، دادن، عطاء کردن، بخشیدن، تصدیق کردن، مسلم گرفتن
پژوهانه 2grantواژههای مصوب فرهنگستانمبلغی که برای انجام کار پژوهشی معینی از طرف دولت یا دانشگاه یا سازمان خصوصی به سازمان یا فردی پرداخت میشود
grandدیکشنری انگلیسی به فارسیبزرگ، هزار دلار، عظیم، عالی، مجلل، والا، جدی، مشهور، بسیار عالی با شکوه، با وقار