gradersدیکشنری انگلیسی به فارسیگریدرها، جاده صاف کن، دانش اموز، نمره گذار، شاگرد مدرسه ابتدایی یا متوسطه
graderدیکشنری انگلیسی به فارسیگریدر، جاده صاف کن، دانش اموز، نمره گذار، شاگرد مدرسه ابتدایی یا متوسطه
gradesدیکشنری انگلیسی به فارسیدرجات، درجه، نمره، رتبه، پایه، درجه بندی، مرحله، طبقه، سانتیگراد، درجه شدت، انحراف از سطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی سنگ معدنی، درجه مواد معدنی، نمره دادن، تسط