خدمات عمومی ارتباطات دادهای رادیوییgeneral packet radio service, GPRSواژههای مصوب فرهنگستانخدمات یا فنّاوری یا استانداردی در حوزۀ ارتباطات دادهای بیسیم که به انتقال بستههای داده مربوط میشود و با سامانۀ جهانی ارتباطات سیار همساز است
لحقلغتنامه دهخدالحق . [ ل َ ح َ ] (ع اِ) جایی ازرودبار که چون خشک شود تخم در آن کارند. ج ، الحاق . || آنچه به اول خود ملحق گردد. (منتهی الارب ). آنچه به سابق خود ملحق شود. آنچه
لحقم الجنیلغتنامه دهخدالحقم الجنی . [ ل َ ق َ مُل ج ِن ْ نی ] (اِخ ) یکی از پریان نصیبین ، از جنیان نصیبین .
آل حقلغتنامه دهخداآل حق . [ ل ِ ح َق ق ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اهل اﷲ. اولیأاﷲ. اولیاء : آنچنان پر گشته از اجلال حق کاندر او هم ره نیابد آل حق .مولوی .
رادار زمیننفوذground-penetrating radar/ ground penetrating radar, georadar, ground probing radar, surface penetrating radarواژههای مصوب فرهنگستانژئوفیزیک] وسیلهای برای بررسی لایههای کمعمق زمین با امواج الکترومغناطیسی، معمولاً در بازۀ بسامدی 10 تا 1000 مگاهرتز [نظامی] راداری که برای نفوذ به زمین و دریا