26 فرهنگ

78 مدخل


ترجمه مقاله

glow

glō

درخشان، تابش، تاب، گرمی، تابیدن، تاب امدن، قرمز شدن، مشتعلبودن، نگاه سوزان کردن، بر افروختن، در تب و تاب بودن