26 فرهنگ

13 مدخل


لندیدن

londidan

با خود سخن گفتن از روی خشم و اوقات‌تلخی؛ لندلند کردن؛ غرغر کردن: ◻︎ بر ضعیفی گیاه آن باد تند / رحم کرد ای دل تو از قوت ملند (مولوی: ۱۶۸).

mutter