لتزلغتنامه دهخدالتز. [ ل َ ] (ع مص ) بر سینه لگد زدن یا عام است . || به مشت زدن . || دور کردن . (منتهی الارب ).
لتزلغتنامه دهخدالتز.[ ل ُ ] (اِخ ) رودلف هرمان . فیلسوف و عالم وظایف الاعضای آلمانی ، یکی از بنیان گذاران پسیکوفیزیولوژی . مولد بوتزن (1817-1881 م .).
استولتزلغتنامه دهخدااستولتز. [ اِ ت ُ ل َ ] (اِخ ) استولچه . قصبه ٔ مرکز قضائیست درسنجاق هرسک از ولایت بوسنه در 30 هزارگزی جنوب موستار مرکز لوا، در ساحل نهری که برودخانه ٔ نارنده م
شولتزلغتنامه دهخداشولتز. (اِ) نام محلولی که مواد پکتیکی را در خود حل میکند. (از گیاه شناسی ثابتی ص 45).