لهدیکشنری عربی به فارسیداشتن , دارا بودن , مالک بودن , ناگزير بودن , مجبور بودن , وادار کردن , باعث انجام کاري شدن , عقيده داشتن , دانستن , خوردن , صرف کردن , گذاشتن , کردن , رسيدن به
چلهفرهنگ انتشارات معین( ~.) (اِ.) 1 - چهل روز بعد از زایمان . 2 - چهل روزی که درویشان در گوشه ای نشینند و به عبادت و ریاضت پردازند. 3 - چهلمین روز درگذشت کسی . 4 - اربعین (اعم از چ