لاحظدیکشنری عربی به فارسیرعايت کردن , مراعات کردن , مشاهده کردن , ملا حظه کردن , ديدن , گفتن , برپاداشتن(جشن و غيره)
لاحظلغتنامه دهخدالاحظ. [ ح ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از لحظ به معنی به دنبال چشم نگریستن . (از منتهی الارب ).