لاخگویش گنابادی در گویش گنابادی به زمین سفت و سخت گویند که حفر چاه در آن بسیار سخت است و پس از کمی کندن هم غیر ممکن میشود.
لاخلغتنامه دهخدالاخ . (پسوند) از ادات محل که به آخر کلماتی چون نمکلاخ ؛ دیولاخ ؛ سنگلاخ ؛ اهرمن لاخ ؛ رودلاخ ؛ آتش لاخ ؛ هندولاخ ؛ کلوخ لاخ و غیره بپیوندد. جای . معدن . صاحب بر
جلاخلغتنامه دهخداجلاخ . [ ج ُ] (ع ص ) (سیل ...) آنکه وادی را پر کند و همه چیز را ببرد. (منتهی الارب ). سیل کثیر. (از اقرب الموارد).سیلاب سخت . (مهذب الاسماء). رجوع به ماده ٔ قبل