لامعیلغتنامه دهخدالامعی . [ م ِ ] (اِخ ) ابوالحسن بن محمد بن اسماعیل اللامعی الجرجانی الدهستانی از شعرای عهد سلطان ملکشاه سلجوقی و وزیر او نظام الملک طوسی و معاصر برهانی پدر معزّ
لامعیلغتنامه دهخدالامعی . [ م ِ ] (اِخ ) درویش محمدبن محمود متوفی به سال 988 هَ . ق . او راست رساله ای در عروض .
لامعیلغتنامه دهخدالامعی . [ م ِ ] (اِخ ) شیخ جمال اﷲ از مردم اکبرآباد هندوستان . او به روزگار بهادر شاه حکمران دهلی میزیست و به تعلیم هندوبچگان میپرداخت . دیوان وی قریب سه هزار ب
لامعیلغتنامه دهخدالامعی . [ م ِ ] (اِخ ) محمودبن عثمان بن علی نقاش برسوی . از مشاهیر شعرا و ادبای عثمانی . جدش از جانب تیمور لنگ به ماوراءالنهر منتقل شد و پس از فراگرفتن صنعت نقا
لامعیلغتنامه دهخدالامعی . [ م ِ ] (اِخ ) معاصر جهانگیر شاه بوده و در دهلی میزیسته است . مردی قلندر مشرب بوده و این بیت او راست :لذت اندرترک لذت بود ای آزادگان ما گدایان ترک این ل