لاادریلغتنامه دهخدالاادری . [ اَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) (از: حرف لا و صیغه ٔ متکلم وحده ٔ اَدری ) به معنی ندانم ، نمیدانم . و آن کلمه ای است که در عقب بیتی یاقطعه ای از شعر گذارند آن
لاادری گرواژهنامه آزاد(اَ) نمی دانم گرا، کسی که در مسائل اساسی فلسفه (مانند وجود خدا)، علمی و ... که درستی یا نادرستی آن ها اثبات نشده است شک دارد. وقتی درستی یا نادرستی یک مسئله را
لاادریهلغتنامه دهخدالاادریه . [ اَ ری ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از سوفسطائیه ٔ قائلین به توقف در وجود هر چیز و علم به هر چیز. جرجانی گوید: هم الذین ینکرون العلم بثبوت شی ٔو لاثبوته و یز
لاادریهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهفرقهای از سوفسطائیه که منکر اغلب بدیهیات هستند، و جز پارهای حقایق کاملاً روشن همهچیز را با شک و تردید تلقی میکنند. دربارۀ حصول علم و معرفت به اشیا و حقایق ا