لباساتلغتنامه دهخدالباسات . [ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ لباس . || کنایه از تملق و چاپلوسی است . (غیاث ) : سخن آموز که تا پند نگیری ز سخن پند را باز ندانی ز لباسات و فریب . ناصرخسرو. || مکر
لباساتفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمکر؛ حیله؛ حیلهگریها: ◻︎ سخنآموز که تا پند نگیری ز سخن / پند را باز ندانی ز لباسات و فریب (ناصرخسرو: ۵۲۱).