جلبانلغتنامه دهخداجلبان . [ ج َل َب ْ با ] (ع ص ) رجل جلبان ؛ مرد صاحب بانگ و غوغا. (ازاقرب الموارد). رجوع به جُلبّان و جِلبّان شود.
جلبانلغتنامه دهخداجلبان . [ ج ِ ل ِب ْ با ] (ع ص ) رجل جلبان ؛ مرد صاحب بانگ و غوغا. (منتهی الارب ). رجوع به جُلبّان شود.
جلبانلغتنامه دهخداجلبان . [ ج ُ ] (ع اِ)هانبان مانندی است از چرم و غلافی که شمشیر را در نیام کرده در آن گذارند. (منتهی الارب ). رجوع به جُلُبّان شود. || دانه ٔ خلر. نوعی از گیاه