gallantry

ˈgaləntrē

دلبستگی، شجاعت، دلاوری، رشادت، زن نوازی، سلحشوری، بهادری

دلبستگی، شجاعت، دلاوری، رشادت، زن نوازی، سلحشوری، بهادری

دلربا

گالانت فاکس

عاشقانه، ملازمت کردن، دلاوری کردن، زن بازی کردن، عشقبازی کردن

دلربا، ملازمت کردن، دلاوری کردن، زن بازی کردن، عشقبازی کردن

دلربا، زن باز، جنتلمن، زن نواز، ملازمت کردن، دلاوری کردن، زن بازی کردن، عشقبازی کردن

gallantry, valor

civility, comity, common courtesy, courtesy, courtliness, decency, decorum, gallantry, gracefulness, politeness, propriety, urbanity

bonhomie, chivalrousness, fair play, gallantry, knight-errantry, manhood, sportsmanship