کلاه خز
چهار تا چهار بار
تند تند.
صدای خروج آب با فشار.
صدای پک زدن.
whir
خز، جامه خزدار، خزدار کردن، خز دوختن، باردار شدن
الفور
بافور
furfur
انفجار
گوگرد، اصل احتراق، گوگرددار کردن