formatedدیکشنری انگلیسی به فارسیقالب بندی شده، بصورت صف یا ستونی پرواز کردن، بستون یا دسته هواپیما ملحق شدن
قالببندیformattingواژههای مصوب فرهنگستانسازماندهی اطلاعات مطابق با مشخصات ازپیشتعیینشده و معمولاً برای پردازش رایانهای