31 مدخل
پیش بینی
لرزشی پیش از زمینلرزۀ بزرگ
پیش بینی شده، از پیش خبر دادن، قبلا اماده کردن، پیش گویی کردن
پیش بینی، از پیش خبر دادن، قبلا اماده کردن، پیش گویی کردن
پیش چشمه
در نزدیکی، موج شکن، کنار دریا
پیش بینی، از پیش نشان دادن، تخمین زدن، پیش بینی کردن
foreshank
foreshortened، کوتاه نمودار کردن، بهم فشردن، خلاصه کردن
foreshore
foreshorten