123 مدخل
فراماسون
پیش بینی، پیش بینی کردن، طالع دیدن، از پیش اگاهی دادن یا حدی زدن
پیش زمینه ها، پیش دگل، دگل جلو و پایین کشتی
پیش بینی ها
پیش بینی، قسمت جلو عرشه کشتی
پیشاپیش، جلو، قسمت جلو، قبل، مقدمه
forepart
foreparts، جلو، قسمت جلو، قبل، مقدمه
forecast
forecaster, prognosticator