20 مدخل
کسی که به دیگران دشنام بدهد و ناسزا بگوید؛ بدزبان؛ ناسزاگو.
بددهن، بدزبان، سگزبان، بدحرف، فحاش، ناسزاگو، هتاک، بدفحش
بددهان .[ ب َدْ، دَ ] (ص مرکب ) بددهن . رجوع به بددهن شود.
۱. دشنام، سب، سخط، فحش، ناسزا ۲. بددهنی، ناسزاگویی، دشنامگویی، فحاشی
بددهان بودن.
ضحکة خافتة
scurrilous
foulmouthed