flaggedدیکشنری انگلیسی به فارسیپرچم گذاری شده، پرچم دار کردن، پرچم زدن به، با پرچم علامت دادن، از پا افتادن، پژمرده کردن، سست شدن، خرد شدن، سنگ فرش کردن
فلز کدرشدهfogged metalواژههای مصوب فرهنگستانفلزی که براثر تشکیل لایۀ نازکی از محصولات خوردگی جلای خود را از دست داده است