40 مدخل
flaunting، جولان دادن، به رخ کشیدن، بالیدن، خود نمایی کردن
flauntingly
شایستگی
شگفت انگیز ترین
فلاونینگ
fluting، چین، ارایش راه راه، ارایش شیاری
flatulent, flauntingly, ornate, showily, showy, turgid
flouting، استهزاء کردن، دست انداختن، اهانت یا بی احترامی کردن
flaunching