35 مدخل
طعنه زدن، جلوه، جولان دادن، به رخ کشیدن، بالیدن، خود نمایی کردن
شگفت انگیز ترین
شایستگی
شگفت انگیز
غافلگیر شد، جولان دادن، به رخ کشیدن، بالیدن، خود نمایی کردن
flaunting، جولان دادن، به رخ کشیدن، بالیدن، خود نمایی کردن
flaunt, parade, prance, saunter, strut, swab
flaunt, prance, shuffle
flauntingly
flaunts، جولان دادن، به رخ کشیدن، بالیدن، خود نمایی کردن