بتاتلغتنامه دهخدابتات . [ ب َ] (ع مص ) طلاق باین دادن که در آن رجعت جائز نیست . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ابویزید گفت : طلقت الدنیا بتاتا؛ لارجعة لی فیها. (یادداشت مو
بتاتلغتنامه دهخدابتات . [ ب َت ْ تا ] (ع ص ) بت باف . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). طیلسان باف . (از اقرب الموارد). بَتّی . (از اقرب الموارد). || فروشنده ٔ بت . (منتهی الارب
بوتاتلغتنامه دهخدابوتات . (اِ) حساب مخارج اهل خانه و نیز مخارج بازار. و گفته اند این لفظ مأخوذ از بیوتات تازی میباشد. (ناظم الاطباء). بوتات نویسی غلط است و صحیح ، بیوتات نویسی ا