ساختار ریزfine structureواژههای مصوب فرهنگستانساختار ترازهای انرژی و خطهای طیف اتم یا مولکول براثر جفتشدگی اسپین و تکانۀ زاویهای مداری
ثابت ساختار ریزfine-structure constantواژههای مصوب فرهنگستانثابت بنیادی بدون بُعدی که تقریباً برابر با 1/137 است
fineدیکشنری انگلیسی به فارسیخوب، جریمه، غرامت، تاوان، جریمه کردن، کوچک کردن، جریمه گرفتن از، صاف کردن، صاف شدن، رقیق شدن، ریز، ظریف، عالی، نازک، نرم، لطیف، فاخر، شگرف، خوش ایند