8 مدخل
کثیف ترین، کثیف، پلید، چرکین، ژیژ
ماهیگیرترین، مثل ماهی، مشکوک، مورد تردید، ماهی دار
کثیفی
مناسب ترین
فوم ترین، پر از کف، کف دار، کف مانند، بی معنی
فیلمبردار، فیلم مانند
filth, filthiness, vice
dirtiness, filthiness, impureness, impurity, muck, pollution