بهنلغتنامه دهخدابهن . [ ب َ ] (ع مص ) شادان و فرحناک شدن . و منه حدیث الانصار ابهنوا منها آخر الدهر؛ ای افرحوا وطیبوا نفساً بصحبتی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
بهن آبادلغتنامه دهخدابهن آباد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان زیرکوه است که در بخش قاین شهرستان بیرجند واقع است و 610 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).