بلمهفرهنگ انتشارات معین(بَ مِ) ( اِ.) 1 - ریش بلند و انبوه . 2 - مردی که ریش بلند و انبوه داشته باشد. بامه هم گفته شده .
بلمهلغتنامه دهخدابلمه . [ ب َ م َ / م ِ / ب ُ م َ / م ِ] (اِ) ریش انبوه و دراز. (برهان ) (آنندراج ). بامه .(شرفنامه ٔ منیری ). ضد کوسه . (آنندراج ) (انجمن آرا). || پایه و زینه و
بلمهلغتنامه دهخدابلمه . [ ب َ م َ/ م ِ ] (ص ) مردم ریش دراز. (برهان ). درازریش . (غیاث ). ریشو. لحیانی . ریش تپه . بزرگ ریش . بامه : تیزی که چون کواکب منفضه (؟) گاه رجم با ریش ب
بلمهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. ریش بلند و انبوه.۲. (صفت) ویژگی مردی که ریش بلند و انبوه داشته باشد.
چوبلمهلغتنامه دهخداچوبلمه . [ ل َ م َ / م ِ ] (اِ) خربق سفید گلی است از تیره آلاله ها. دارای پنج تا بیست گلبرگ که همه دارای مهمیزند و ریشه های ضخیم این گیاه دارای ماده ٔ سمی شدید
بلمه ریشلغتنامه دهخدابلمه ریش . [ ب َ م َ / م ِ] (ص مرکب ) ریشو. ریش دراز. (آنندراج ). انبوه ریش . درازریش . (ناظم الاطباء). آنکه ریشش دراز و انبوه است . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع
سوبلمهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهترکیب کلر و جیوۀ دوظرفیتی که سفیدرنگ، بیبو و بسیار سمّی است و برای ضدعفونی کردن زخمها، از بین بردن قارچها و حشرهها و نیز در صنعت چاپ بر روی پارچه کاربرد دار