envelopsدیکشنری انگلیسی به فارسیپاکت ها، پیچیدن، پوشاندن، در لفاف گذاشتن، دور چیزی را گرفتن، احاطه کردن، فرا گرفتن
بالۀ پاکتیenvelope flapواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بالۀ مخاطی ـ پیرااستخوانی که به شکل لبۀ پاکت صرفاً در راستای افقی لثه ایجاد میشود
اُفتوخیز ولتاژvoltage fluctuationواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از تغییرات پیشبینینشدۀ ولتاژ یا تغییر چرخهای پوش ولتاژ (voltage envelope)
فاز پساموجcoda phaseواژههای مصوب فرهنگستانآشکارسازی موجی با مسیر ناشناس از میان پوشنشانک/ پوشسیگنال (signal envelope) پساموج