برنامههای یاری کارکنانemployee assistance programs, EAPsواژههای مصوب فرهنگستانبرنامههایی نظیر مشاوره برای کمک به کـارکنان برای غلبه بر مشکلات روانی ـ اجتماعی آنان
نرخ جاگردی کارکنانemployee turnoverواژههای مصوب فرهنگستانمجموع موارد ترک خدمت و جایگزینی در مدت زمان مشخص در یک سازمان
مستخدمدیکشنری فارسی به انگلیسیdomestic, employe, employee, factotum, orderly, help, houseman, matron, menial, porter, retainer, superintendent