30 مدخل
ریزش، نم نم باران
درخشان
گل حفاری
مایع حفاری
حفاری، حفر، مته زنی، تمرین، تمرین نظامی، ایجاد سوراخ با مته
خرگوش، خرده خرده پیش بردن، چکانیدن، پابپا کردن، چکشیدن، چکیدن
drivelingly
frizzling، غذا را سرخ کردن، جزجز کردن، فر زدن، فر دادن مو