خدمات مزاحم نشویدdo not disturb 1, DND 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی خدمات مکمل که به کاربر امکان میدهد تماسهایی را که از جانب یک کارساز پایۀ خاص گرفته میشود رد کند
نشان مزاحم نشویدdo not disturb 2, DND 2واژههای مصوب فرهنگستانکارتی که مهمان بر روی درِ اتاقش میگذارد تا کارکنان مهمانخانه وارد اتاق نشوند
خدمات عبور از مزاحم نشویدdo not disturb override, DNDOواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که به تماسگیرنده امکان میدهد که از مزاحم نشوید گذر کند و با کاربر تماس بگیرد
یدیلغتنامه دهخدایدی . [ ی َ ] (ص نسبی ) منسوب به ید. دستی . منسوب به دست و متصرفی . (ناظم الاطباء). دستی .- صنایع یدی ؛ صنایع دستی . آنچه از آلات و ادوات مصنوعات به دست ساخته
یدیلغتنامه دهخدایدی . [ ی َ دا ] (ع اِ) لغتی است در ید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).ید. (تاج العروس ) (ناظم الاطباء). و رجوع به ید شود.
یدیلغتنامه دهخدایدی . [ ی َ دی ی ] (ع ص نسبی ) یدوی . منسوب به ید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ید شود. || مرد استادکار. (منتهی الارب ). مرد چربدس
جویدیلغتنامه دهخداجویدی . (اِخ ) اگناتیوس . یکی از مشهورترین خاورشناسان ایتالیائی که بزبانهای حبشی ، سریانی و عربی کاملاً آشنایی داشت و سالها در دانشگاه مصر استاد بود و کنفرانس ه
گیدیلغتنامه دهخداگیدی . (حامص ) نامردی . بی غیرتی . بی حمیتی . || جبن . (ناظم الاطباء). || حماقت .بلاهت . (ناظم الاطباء) (از اشتنگاس ). || (ص نسبی ) منسوب به گید. رجوع به گید شو