161 مدخل
هدایت می کند، منحرف کردن، معطوف داشتن
هدایت، منحرف کردن، معطوف داشتن
جریمه می شود، محروم کردن، عاری کردن، بی بهره کردن
تنوع، متنوع کردن، گوناگون ساختن
حمله غیراخلاقی
divertingly
divertimentos، تفریح، تنوع
divertimento، تفریح، تنوع
divertise
diverticle