25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
disembarks
disembark
انزل
گذرگوشه
take down
footbridge
بیشتر بدانید
fudder
سگدو زدن
خوب لباس پوشیدن (خودمانی)
rain out
دژمان
تحمیر
جستوجوی دقیق
disembarking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استقرار، پیاده شدن، پیاده کردن، از کشتی در اوردن، تخلیه کردن