discontinuityدیکشنری انگلیسی به فارسیانسجام، ناپیوستگی، انقطاع، عدم تجانس، انفصال، عدم پیوستگی، عدم اتصال، فاصله
ناپیوستگیdiscontinuityواژههای مصوب فرهنگستانرویدادها یا تغییرات بنیادین و برگشتناپذیری که در روندها تأثیرات شگرفی دارند و با متغیرهای معمول نمیتوان آنها را توضیح داد