ذرت دنداناسبیdent cornواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ذرت که تاجِ دانۀ آن به علت از دست دادن رطوبتِ خورش مقعر است
soundingدیکشنری انگلیسی به فارسیصدایی، صدا کردن، زدن، نواختن، به نظر رسیدن، صدا دادن، بنظر رسیدن، بگوش خوردن، ژرفاسنجی کردن، گمانه زدن، بصدا در اوردن، سر و گوش آب دادن